سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 در احساسی ترین احساس

از احساس گفتن ها خوش است ، 

احساسی که در آغاز نگاهم به سینه ئ دل مجازی 

پیمان مهری بسته شد که عاقبتِ یک تخلیه ئ روحی از عمق وجودم بود .

دنباله ئ تراوشی سبز در یک صفحه ئ سرخ ،

ندیدمت و دیدی ، نشنیدم و شنیدنهایت

بارها صف بسته در مقابلم ایستادند و مرا دعوت به مهمانی چشمانت کرد .

گرمی دستانت نبود اما هُرم حرارت مونیتور همان گرما را در وجودم تداعی کرد .

کلیدواژه ها خون سرخ رگ هایت را با التهابی خاص در من تزریق کرد

آن هم به شکلی که سرانگشتانم تاول های ریز و درشتی برداشت

تصمیم گرفتم این تاول ها را که اکنون زخمی عمیق شده است را تا ..... تا ..... از چشمان نداشته ات مخفی کنم .

گاهی یاد جمله ای می افتادم ،

یاد حرفی که دلم می خواست بی پرده برایت بنویسم ،

ولی شرم مثل دیوی سیاه در نگاهم طوری قد علم می کرد که با یک دگمه ئ بَک ،

همه چیز به عقب باز می گشت و باز صفحه ئ سپید بود ادامه ئ سپیدی ...

 

... boloureahsas ...




تاریخ : جمعه 100/7/23 | 3:23 عصر | نویسنده : shabnamkhojaste |


  • paper | فال تاروت کبیر بله خیر | رپورتاژ سایت
  • خرید رپرتاژ آگهی | بک لینک فروش